۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

پند لقمان

روزي لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند مي دهم که کامروا شوي.



- اول اين که سعي کن در زندگي بهترين غذاي جهان را بخوري!


- دوم اين که در بهترين بستر و رختخواب جهان بخوابي.


- و سوم اين که در بهترين کاخها و خانه هاي جهان زندگي کني.


پسر لقمان گفت اي پدر ما يک خانواده بسيار فقير هستيم چطور من مي توانم اين کارها را انجام دهم؟


لقمان جواب داد:


- اگر کمي ديرتر و کمتر غذا بخوري هر غذايي که مي خوري طعم بهترين غذاي جهان را مي دهد.


- اگر بيشتر کار کني و کمي ديرتر بخوابي در هر جا که خوابيده اي احساس مي کني بهترين خوابگاه جهان است.


- و اگر با مردم دوستي کني، در قلب آنها جاي مي گيري و آن وقت بهترين خانه هاي جهان مال توست.

وبلاگ زوج خوشبخت

دیالکتیک تحقیر و اهانت

ديالکتيک «تحقير و اهانت»



احمد پورنجاتي

روزگاري در جايي خوانده بودم؛ «امين» برادر مامون و فرزند هارون الرشيد خليفه عباسي روزي از پدرش پرسيد که اين چه حکمت است که تو موسي بن جعفر (امام کاظم(ع)) را به حضور فرامي خواني و بسيار تکريم و احترام مي کني و مراتب ارادت ابراز مي داري و حتي الباب بدرقه مي کني اما بلافاصله فرمان حبس و زجر ايشان به ماموران ابلاغ مي داري؟ هارون پاسخ داد؛ «الملک عقيم،»

اين همان تعبير رايج در ميان توده مردم است که؛ سياست، پدر و مادر ندارد.

اما نه، همچون بسياري از «مشهورات زمانه» که در پرتو آرمان ها و ايده آل هايي که در انقلاب اسلامي داشتيم، تغيير و تحول ماهيتي پيدا کرد يا دست کم قرار بود چنين دگرگوني و تفاوت ماهيتي پيدا کند سياست نيز در ذهن و زبان و دل ما پدر و مادر پيدا کرد. دلخوش بوديم تا سال ها، اما گويي «طبع سياست»، ساختارشکن و هله هوله خوار و زياده طلب است.

براي رسيدن به مقصد و پر کردن شکم سيري ناپذيرش، به هيچ حد و قواره و قاعده و پيمانه يي محدود نيست. مصرف همه چيز را براي خود مباح مي داند. ممکن است در آغاز اندکي پرهيز و مبالات به خرج دهد، حرام خواري نکند و از چيزهاي شبهه ناک بپرهيزد اما يد بيضاي «اضطرار» و به تعبير دقيق تر «مصلحت»، اندک اندک پاي «اکل ميته» و حرام خواري را نيز به سفره اش باز مي کند. اگر مراقبش نباشي، ناگهان چشم باز مي کني و مي بيني «سياست» که قرار بود از جنس «حکمت عملي» باشد و آميخته به اخلاق و مروت و معيارهاي ديني و اصلاً عين ديانت باشد، تجسم و تبلور بي اخلاقي و ناجوانمردي و مرزشکني ديني شده است، البته همچنان با همان کارت شناسايي «سياست پدر و مادردار» و داعيه هاي خروارخروار و افاده هاي طبق طبق.

اکنون مي خواهم به يکي از کالاهاي مصرفي «سياست هله هوله خوار» اشاره کنم؛ «تحقير و ناسزا و اهانت».

محمدرضا پهلوي در آستانه اجراي به اصطلاح انقلاب سفيد و در کشاکش پاره يي اعتراض ها به ويژه از سوي محافل ديني و شخصيت هاي روحاني و برخي مراجع تقليد، روزي به شهر قم آمد و در ايوان حرم حضرت معصومه(س) با لحني سرشار از خشم و بي ادبي، نسبت به روحانيت اهانت کرد که من از تکرار آن تعبيرهاي سخيف مي پرهيزم. او البته بعدها نيز اين شيوه را در کتاب هاي «انقلاب سفيد» و «ماموريت براي وطنم» درباره شخصيت حضرت امام(ره) تکرار کرد.

ترديد ندارم و به گواهي آنچه مشخصاً در خانواده و بستگان و آشنايان و اکثريت مردم کوچه و بازار شهر قم شاهد بودم، ادعا مي کنم سياست دشنام خوار و اهانت بار و جسارت آميز شاه نسبت به کليت روحانيت و به ويژه نسبت به شخصيت هاي مورد احترام مردم متدين، نه تنها موجب مخدوش شدن اعتبار آنان نزد مردم نشد بلکه آتش خشم و ابطال را در اندرون مردم عليه شاه و رژيم او برانگيخت و پيوسته بارور کرد.

از آن سال تا آستانه انقلاب اسلامي که يک بار ديگر در سال 56 سياست همراه با دشنام و تحقير و اهانت در آن مقاله معروف که به نام رشيدي مطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شد گويي «زهدان جامعه» دست به کار پرورش «نوزاد انتقام» و واکنش مناسب به آن تحقير و اهانت ها بود. انگار جامعه ايران در آخرين سال هاي سلطنت شاه تنها سقوط او را طلب نمي کرد، به تحقير او نيز مي پرداخت.

اين «ديالکتيک تحقير و اهانت» را نبايد دست کم گرفت. اگر چرخه معيوب و خطرناک و پيشرونده «دشنام و تحقير» به جريان افتد، باز ايستادن آن کار کرام الکاتبين است. تحقير پاسخي جز تحقير متقابل ندارد. آنگاه که «شخص» يا «شخصيت» يا «ارزش هاي مورد احترام» ديگران را مورد آماج «تحقير و دشنام و اهانت» قرار مي دهي، بي ترديد منتظرش باش که شعله هاي آتش خشم و دشنام و ناسزاي انتقام جويانه، دير يا زود، کم يا بيش، برانگيخته و دامنگيرت شود. قرآن کريم در سوره انعام، آيه 108 خطاب به مومنان مي فرمايد؛ «ولا تسبوا الذين يدعون من دون الله فيسبوا الله عدواً بغير علم». (به آنان که جز به خداي واحد ايمان دارند (مشرکان) اهانت و دشنام روا مداريد چون آنان نيز متقابلاً و از روي ناآگاهي نسبت به خداوند اهانت مي کنند.)

امام علي(ع) نيز در گرماگرم مبارزه نظامي با دشمن، آنگاه که مشاهده کرد يکي از ياران و همرزمان او به حريف يعني به لشگريان دشمن دشنام مي دهد، برافروخته و معترض فرمود؛ من از اينکه شماها اهل فحش و اهانت باشيد کراهت دارم (يعني متنفرم).

بسيار خوب، اگر «سياست بي پدر و مادر» از جنس «الملک عقيم» هله هوله خوار است، لازم باشد دروغ مي گويد، فريب مي دهد، تحقير مي کند، ناسزا و دشنام به ديگران و به ويژه به مخالفان سياسي و منتقدان خود را به مثابه يک تاکتيک بازدارنده مباح و حتي مفيد و موثر مي داند بگذار تا برود و سرش به سنگ انتقام بخورد. آنچنان که در تاريخ تحولات انقلاب اسلامي شاهد بوديم.

اما اگر «سياست عين ديانت» معرفي شده يا دست کم چنين داعيه يي بر سر هر کوچه و بازاري هست، پس اين همه رواج بي پروايي در ناسزاگويي و تحقير و اهانت و نسبت هاي ناروا- که گاه متضمن ضرورت اجراي حدود الهي است- چه معني دارد؟

متاسفانه در اين چند ماه- از آستانه برگزاري انتخابات دوره دهم رياست جمهوري تاکنون- شاهد يک روند لجام گسيخته و فزاينده و بي مزاحمت در مصرف انواع و اقسام دشنام ها و اهانت ها و لقب دادن ها و تشبيه هاي ناشايست از سوي برخي اشخاص، تريبون ها و رسانه هاي شناخته شده و عموماً وابسته به يک جريان سياسي خاص نسبت به شخصيت ها و ارزش هاي مورد احترام بخش گسترده يي از جامعه بوده ايم.

حيرت و تاسف بيشتر از آنجاست که برخي مصرف کنندگان واژه هاي دشنام گونه و اهانت آميز را به نام نظام يا ترويج دين انجام مي دهند.

به کارگيري تعبيرها و القابي همچون «خس و خاشاک»، «بزغاله و گوساله»، «عمرسعد»، «عامل سيا و موساد»، «مرتد»، «محارب» و از اين دست که لابد براي تحقير يک شخص يا شخصيت يا ارزش هاي مورد احترام بخشي از مردم يا حتي يک جريان سياسي منتقد به فراواني در نوشته ها و گفته ها ديده و شنيده ايم، هيچ توجيه اخلاقي و ديني و وجداني ندارد.

آنگاه نبايد از «ديالکتيک تحقير و اهانت» غافل بود. کلام خداوند را فراموش نکنيد. همه چيز در اختيار کسي که پروژه «دشنام دادن و تحقير کردن» را مي آغازد، نيست. اگر او ابتکار آغاز کردن اين شيوه نامطلوب و ناجوانمردانه را در اختيار دارد، نبايد گمان کند ابتکار واکنش طرف مقابل را نيز مي تواند مديريت کند.

مجال کوتاه اين نوشته براي واکاوي و داوري دقيق بسنده نيست و اين قلم نيز چنين داعيه يي ندارد. اما بي گمان يکي از عوامل چندگانه بروز برخي مرزشکني ها و جسارت هاي غيرقابل توجيه نسبت به ارزش هاي مورد احترام نظام و انقلاب اسلامي، تاثير همين «ديالکتيک تحقير و اهانت» بوده است.

اگر حساب و کتابي در کار باشد، اگر نظارت هوشمندانه و مسوولانه يي از سوي مراجع ارشد و موثر نظام بر گفتار و نوشتار منسوبان به نظام صورت گيرد پس آنگاه کسي به خودش اجازه نمي دهد هر روز اينجا و آنجا در آن روزنامه و تريبون رسمي و محفل مذهبي بي هيچ دغدغه اخلاقي و ديني و حقوقي و قضايي هر چه مي خواهد به طرف مقابل بگويد و انتظار داشته باشد کمترين عصبانيت و واکنش مشابهي توليد نشود.
شايد اگر هيات نظارت بر مطبوعات که مدتي است به صورت شبانه روزي عمدتاً براي مطبوعات و خبرگزاري هاي منتقد دولت تذکرنامه و اخطاريه صادر مي کند، مسوولانه و خيرخواهانه اندکي نيز به ماجراي رواج «تحقير و اهانت و ناسزا» توجه مي کرد و جلوي تيترهاي هرروزه و چند ستوني برخي روزنامه ها را که مصداق بارز اهانت است، مي گرفت کار به اينجا نمي کشيد. «ديالکتيک تحقير و اهانت» را جدي بگيريد.(۱)
--------------------------------------------------
(۱)-منبع :روزنامه اعتماد / اسرار قلم

معلمان چه شاغل و چه بازنشسته قربانی تبعیض بوده و هستند ...

بازنشستگان آیینه تمام نمای شاغلان هستند .

اما به نظر می رسد همان گونه که بین شاغلان تبعیض وجود داشته و دارد بین بازنشستگان هم این تفاوت های معنی دار جریان دارد !
وقتی فردی بازنشسته می شود دیگر این تفاوت ها چه معنی می دهد !



مطلب زیر مشاهده وضعیت یک بازنشسته از دید کسی است که زمانی الگوی او محسوب می شده است ...



معلمان چه شاغل و چه بازنشسته قربانی تبعیض بوده و هستند ...



دیروز معلم بازنشسته ای را دیدم که با موی سپید و لباس مرتب همان کت شلواری که در کلاس به تن می کردند با یه ساک روی دوش و مقداری لوازم تحریر روی دست داشت دست فروشی می کرد.



وقتی نگاهم در نگاهش گره خورد قلبم فرو ریخت این چهره چقدر برای من آشنا بود .



نگاه مهربانی داشت و لبخندی دلنشین که یادآور دوران شیرین تدریس بود. رفتم جلو می دونستم که منو نمی شناسه. ۲تا از لوازمش را خریدم و پرسیدم شما کارت همینه ؟ لبخندی تحویلم داد و گفت : بله باید برای گذران زندگی نون درآورد . چهره ام پر از غم شده بود به زور جلوی خودم را گرفتم که اشک نریزم، با صدای لرزان گفتم با این سن خیلی سخته دست فروشی.!!؟!!



جواب داد: دخترم عوضش نون حلال دارم درمی یارم، کار که عار نیست......



ازش دور شدم و رد نگاهش را پشت سرم احساس کردم. از کنارش که گذشتم اشکام بی اختیار روی گونه ام غلتید و یاد روزی افتادم که با برادرم رفته بودم مدرسه که به علت نرفتنش به مدرسه توضیح بدم و این آقا که الان دست فروشی می کرد به عنوان معلمشان با من صحبت کرد و حالا سالهاست که از اون روز می گذرد حداقل ۱۵ سال، ولی چهره اش عوض نشده اون موقع هم جوون نبود و سن و سال دار بود ....

سخن معلم  - وبلاگ یک زوج خوشبخت

۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

تحریم امتحانات از سوی دانشجویان معترض

راديو زمانه : گروهی از دانشجویان در اعتراض به بازداشت همکلاسی‌های خود و رفتار خشونت‌بار با دانشگاهیان، از شرکت در امتحانات پایان ترم خودداری کرده‌اند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر، گروهی از دانشجویان دانشگاه پلی‌تکنیک در اعتراض به بازداشت ۱۲ دانشجوی این دانشگاه، بیش از ۴۰ امتحان را تحریم کرده‌اند.

تحریم امتحانات دانشگاه امیر‌کبیر از ۱۲ دی ماه آغاز شده و دانشجویان اعلام کرده‌اند که همچنان از حضور در جلسه امتحان خودداری خواهند کرد.
مسئولان آموزش عالی ایران نیز تهدید کرده‌اند که با دانشجویان «خاطی» برخورد می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، حسین نادری‌منش، معاون آموزشی وزارت علوم گفته که برای دانشجویان غایب، «نمره صفر» در نظر گرفته خواهد شد.

آقای نادری‌منش افزوده است: «اگر شرکت نکردن دانشجویان در امتحانات در راستای جریانات اخیر باشد، برخوردهایی فراتر برایشان در نظر گرفته خواهد شد.»

آن‌طور که خبرنامه امیرکبیر گزارش کرده، طی چند روز گذشته، ۱۵ دانشجو در این رابطه به کمیته انضباطی دانشگاه پلی‌تکنیک احضار شده‌اند.

محمدعلی محققی، معاون آموزشی وزارت بهداشت هم گفته است کسانی که در امتحانات شرکت نمی‌کنند، «دانشجویان معتبر» نیستند.

به گفته آقای محققی، «دانشجوی معتبر برای لغو امتحانات خود توطئه نمی‌کند.»

براساس این گزارش، برخی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه‌های دیگر نیز در اعتراض به وضعیت موجود از شرکت در امتحانات پایان ترم خودداری کرده‌اند.

وب‌سایت الف هم گزارش کرده که امتحانات دانشجویان رشته‌های پزشکی، داروسازی و دندان‌پزشکی دانشگاه تهران به تعویق افتاده است.

این وب‌سایت، علت به تعویق افتادن این امتحانات را «افراطی‌گری» برخی دانشجویان عنوان کرده است.

دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه نیز با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده‌اند در صورت ادامه بازداشت دانشجویان و یورش به دانشگاه‌ها، کلاس‌های درس و امتحانات را تحریم خواهند کرد.

پیش از این نیز دانشجویان دانشگاه‌های پلی تکنیک و علم و صنعت، بیانیه‌هایی با همین مضمون منتشر کرده‌ بودند.


۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

نامه سرگشاده اساتید دانشکده فنی تهران به رهبر جمهوری اسلامی

در مجموعِ مسئولين دولتي و قواي ديگر توان و پتانسيل لازم براي حل ريشه اي مشكلات حاضر را نمي بينيم


جنبش راه سبز (جرس): بیش از 88 تن از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به آیت الله خامنه ای اعلام کردند که در مجموعِ مسئولين دولتي و قواي ديگر توان و پتانسيل لازم براي حل ريشهاي مشكلات حاضر رانمی بینند.


به گزارش خبرنگار جرس ، امضا گنندگان این نامه با تاکید بر اینکه . نيت تمام امضاء كنندگان اين نامه چيزي جز اصلاح امور مملكت و دين و دنياي مردم نيست و انتظار داريم كه اين نامه هم از اين منظر نگريسته شود، نوشته اند: حمله هاي شبانه به خوابگاه، مأمن، مأوا و محل زندگي دانشجوي بي پناه و يورش روزانه به آنان در صحن دانشگاه، محل تحصيل علم و پژوهش، نه نشان قدرت و صلابت نظام است و نه ضرب و شتم و زندان دسته جمعي آنان زيبنده اسلاميت و جمهوريت نظام.


اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران تصریح کرده اند: هنوز براي ما باور اين امر بسيار سخت است كه در نظام جمهوري اسلامي ممكن است عده اي با تجهيزات فراوان و با هماهنگي به داخل دانشگاه لشكركشي كنند و دو روز متوالي به ضرب و شتم دانشجويان، فرزندان پاك اين آب و خاك، تخريب اموال عمومي و توهين به اساتيد بپردازند و مهد مهندسي كشور را بي حرمت نمايند . متأسفانه كه همه اينها به بهانه پاسداري از اسلام و ولايت انجام ميگيرد و متأسفانه هيچ فرد و نهادي مسئوليت آن را نمي پذيرد .


متن کامل نامه اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران به رهبر جمهوری اسلامی و اسامی امضا کنندگان این نامه بدین شرح است:

بسمه تعالي
حضرت آيت اله خامنه اي، مقام معظم رهبري جمهوري اسلامي ايران
با سلام و احترام، جريانات و حوادث بعد از انتخابات دهم رياست جمهوري، موجب تأسف و نگراني كليه علاقه مندان به اسلام وايران گشته است. امضاءكنندگان اين نامه از اساتيد پرديس دانشكده هاي فني دانشگاه تهران و خود از علاقه مندان به انقلاب و ميهن بوده و بيشتر ايام جواني خويش را صرف خدمت به تمدن ، فرهنگ، دانش و اعتلاي اين مرز و بوم نموده و بعضي نيز از طلايه داران انقلاب اسلامي بوده اند . لذا بر اساس فرمايش مولايمان "كلكم راع و كلكم مسئول" بر آنان سخت ناگوار است كه بنشينند و تماشاگر مصائب و مسائلي باشند كه خداي ناكرده ممكن است موجب پرپرشدن غنچه هاي اميد اين مملكت و بر باد رفتن تمامي فرصتها و زحمات ساليان دراز و رشادتها و مردانگي نسلهاي اين مرز و بوم گردد . دليل اينكه اين جمع خدمتگزار مصدع اوقات حضرتعالي ميشود اين است كه متأسفانه در مجموعِ مسئولين دولتي و قواي ديگر توان و پتانسيل لازم براي حل ريشهاي مشكلات حاضر را نمي بينيم . نيت تمام امضاء كنندگان اين نامه چيزي جز اصلاح امور مملكت و دين و دنياي مردم نيست و انتظار داريم كه اين نامه هم از اين منظر نگريسته شود. مطلبي كه كام همه دوستداران اسلام و مملكت را تلخ كرده است برخوردهاي خشن و فراقانوني، خصوصاً با دانشگاهيان، دانشجويان و فرهيختگان اين مرز و بوم است . مسلماً حمله هاي شبانه به خوابگاه، مأمن، مأوا و محل زندگي دانشجوي بي پناه و يورش روزانه به آنان در صحن دانشگاه، محل تحصيل علم و پژوهش، نه نشان قدرت و صلابت نظام است و نه ضرب و شتم و زندان دسته جمعي آنان زيبنده اسلاميت و جمهوريت نظام . متأسفانه عليرغم تأكيدات جنابعالي و تمام قولهاي مسئولين، آمران و مسببان واقعه هنوز محاكمه و به مردم معرفي نشدهاند و اين دانشجويان هستند كه هر روز به بهانهاي دستگير و زنداني ميشوند و يا مورد ضرب و شتم قرار مي گيرند . حق ميدهيد كه براي دانشجويان بسيار سخت است كه در چنين شرايط ناگوار دعوت اساتيد به بحث، درس و تحقيق را با طيب خاطر و راحتي اجابت كنند.

سالگرد 16 آذر همه ساله پس از انقلاب در جامعه ما بدون هيچ تنشي برگزار مي شد. اما امسال چه كساني و از چه مي ترسيدند كه چنين بر پيكر دانشگاه تاخت و تاز كردند و نمايش فتح صحن آنرا غرور آميز ترسيم نمودند ! در روز 16 و 17 آذر امسال چند هزار نفر كه برخي از آنها مسلح به سلاحهاي سرد، اسپري گاز فلفل و گاز اشك آور بودند به داخل دانشگاه وارد شده و طي دو روزمتوالي دانشگاه را كه محيط علم و انديشه است به صحنه اغتشاشات و نمايش هاي خود تبديل نمودند.

هنوز براي ما باور اين امر بسيار سخت است كه در نظام جمهوري اسلامي ممكن است عده اي با عده و تجهيزات فراوان و با هماهنگي به داخل دانشگاه لشكركشي كنند و دو روز متوالي به ضرب و شتم دانشجويان، فرزندان پاك اين آب و خاك، تخريب اموال عمومي و توهين به اساتيد بپردازند و مهد مهندسي كشور را بي حرمت نمايند . متأسفانه كه همه اينها به بهانه پاسداري از اسلام و ولايت انجام ميگيرد و متأسفانه هيچ فرد و نهادي مسئوليت آن را نمي پذيرد .

درخواست ما اين است كه مسئولين امر و خصوصاً حضرتعالي ترتيبي اتخاذ فرمائيد كه خداي ناكرده اين حوادث تبديل به سوژهاي در دست رسانه هاي صهيونيستي و معاند نگردد كه جمهوري اسلامي را مخالف علم و دانشگاه جلوه دهند، خصوصاً آنكه در اين جو نامناسب و غيرشفاف شايعه تدارك و هماهنگي حضور عناصر غير دانشگاهي و مهاجم در روزهاي 16 و 17 آذر 1388 در دانشگاه توسط نهادي منتسب به جنابعالي در همه سطوح دانشگاه پخش شده است.

به گمان امضاءكنندگان اين نامه علاج درد اين است كه تمام مقامات و كارگزاران نظام همه اعضاي ملت را جدا از گرايشات سياسي در عمل بعنوان اعضاي يك پيكره ببينند و صداي همه آنان را بشنوند و حقوق ملت را، كه مصرّح در قانون اساسي جمهوري اسلامي است، و آزاديهاي قانوني آنان را به يكسان پاسدار باشند. به اعتقاد ما برخوردهاي خشن با جامعة علمي و ادامه بازداشت اهل علم و دانشگاهيان به صلاح مملكت نيست . بنابراين ازجنابعالي تقاضا داريم، دستور فرمائيد كه صحن مقدس دانشگاه از تمامي نيروهاي غيردانشگاهي عاري گشته و با عذرخواهي مسئولين امر و پيگرد قانوني مسببين اين غائله ها و آزادي همه دستگيرشدگان دانشگاهي از همة اقشار و گروههاي دانشجوئي دلجوئي گردد.
اميد است كه با انجام اين اقدامات، پرديس دانشكده هاي فني دانشگاه تهران كه بر اساس معيارهاي جهاني در ميان دانشگاههاي برتردنيا قرار گرفته و بالاترين رتبه در ميان دانشگاههاي كشور را با تكيه بر قدمت، تجربه، نخبگان خود و تلاشهاي مستمر چند ساله اخيركسب نموده است، به همراه ديگر دانشگاهها و مراكز علمي كشور به رشد بالنده خود ادامه داده و منشاء خدمات بيشتر به ميهن اسلامي گردد.
با تشكر و احترام
جمعي از اساتيد پرديس دانشكده هاي فني
دانشگاه تهران
1. آرائی، عليرضا استاديار دانشكده مهندسي مكانيك
2. آسائي، بهزاد استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
3. ابري نيا، كارن دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
4. اسكندري قادي، مرتضي استاديار دانشكده علوم پايه
5. اشجعي، مهدي استاد دانشكده مهندسي مكانيك
6. اصل سليماني، ابراهيم استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
7. افشارنيا، سعيد دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
8. افضلي كوشا، علي استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
9. باباخاني، علي استاديار دانشكده علوم پايه
10. بديعي، پيمان استاديار دانشكده مهندسي عمران
11. بشارتي گيوي، محمدكاظم دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
12. بني هاشمي، محمدعلي استاديار دانشكده مهندسي عمران
13. بهمنيار، حسين استاد دانشكده مهندسي شيمي
14. پنجه شاهي، محمد حسن دانشيار دانشكده مهندسي شيمي
15. تابش، مسعود دانشيار دانشكده مهندسي عمران
16. تقي ياره، فتانه استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
17. تيمورنژاد، جمال مربي دانشكده مهندسي مكانيك
18. جعفري، احمد استاديار دانشكده مهندسي معدن
19. حائري يزدي، محمد رضا دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
20. حامدي، محسن دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
21. حسين زاده، غلامعلي دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
22. حقيقي، منوچهر دانشيار دانشكده مهندسي شيمي
23. خدادادي، عباسعلي دانشيار دانشكده مهندسي شيمي
24. خداياري، علي اصغر مربي دانشكده مهندسي معدن
25. خسروی، رامتين استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
26. خوانساري، احمد استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
27. دولتشاهي پيروز، محرم استاديار دانشكده مهندسي عمران
28. دولتشاهي، بهمن استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
29. راستگو، عباس دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
30. رجايي سلماسي، فرزاد استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
3. رحيمي كيان، اشكان دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
32. رحيميان، محمد استاد دانشكده مهندسي عمران
33. رحيميان، محمد حسن دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
34. رمضاني تبار، حيدر مربي دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
35. زهرايي، سيد مهدي دانشيار دانشكده مهندسي عمران
36. ستاره دان، سيد كمال الدين دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
37. سلطاني، ناصر دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
38. سلطانيان زاده، حميد استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
39. سيد ابراهيمي، سيد علي استاد دانشكده مهندسي متالورژي و مواد
40. سيدامامي، كاظم استاد دانشكده مهندسي معدن
41. شكوري گنجوي، حامد استاديار دانشكده مهندسي صنايع
42. شكرچي زاده، محمد دانشيار دانشكده مهندسي عمران
43. صادقي، كيوان دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
44. صالحي دزفولي، عبدالرحيم مربي دانشكده علوم پايه
45. صدر، افسانه مربي دانشكده مهندسي شيمي
46. فاخر، علي دانشيار دانشكده مهندسي عمران
47. فاروق حسينی، سيد محمد دانشيار دانشكده مهندسي معدن
48. فتحي پور، مرتضي دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
49. فرجي دانا، رضا استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
50. فروزنده، بهجت استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
51. فرهنگي، شاهرخ دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
52. فيض ديزجي، احمد دانشيار دانشكده علوم پايه
53. فيض، جواد استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
54. قادري، سيد فريد دانشيار دانشكده مهندسي صنايع
55. قربانيان، سهرابعلي استاديار دانشكده مهندسي شيمي
56. قلندرزاده، عباس استاديار دانشكده مهندسي عمران
57. کراچيان، رضا دانشيار دانشكده مهندسي عمران
58. كهربائيان، احمد استاديار دانشكده مهندسي مكانيك
59. كوثري، فرشاد استاد دانشكده مهندسي مكانيك
60. لاهوتي، فرشاد استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
61. لساني، حميد استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
62. لطيفي نمين، منوچهر دانشيار دانشكده مهندسي عمران
63. محجوب جهرمي، محمد دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
64. محسني، حسين استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
65. محمدي توچايي، سهيل دانشيار دانشكده مهندسي عمران
66. محمدي، سيامك استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
67. مرادي، مجيد استاديار دانشكده مهندسي عمران
68. مرتضوي، يدالله دانشيار دانشكده مهندسي شيمي
69. معصومي، ابوالفضل دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
70. معصومي، ناصر دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
71. معظمي، دارا استاد دانشكده علوم پايه
72. منتظري نمين، مسعود استاديار دانشكده مهندسي عمران
73. منصف، حسن دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
74. موسوي، مهدي دانشيار دانشكده مهندسي معدن
75. مهاجرزاده، سيد شمس الدين استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
76. ميرقاسمي، علي اصغر دانشيار دانشكده مهندسي عمران
77. نادر اصفهاني، سعيد استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
78. نايي، محمد حسن دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك
79. نجار اعرابي، بابك دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
80. نوابي شيرازي، زين العابدين استاد دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
81. نوع پرست، محمد استاد دانشكده مهندسي معدن
82. نيايش، كاوه استاديار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
83. نيلي احمدآبادي، مجيد دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
84. نيلي احمدآبادي، محمود استاد دانشكده مهندسي متالورژي و مواد
85. وهابی، سيد شمس الدين مربي دانشكده مهندسي معدن
86. ياوري شهرضا، مهدي مربي دانشكده مهندسي معدن
87. يزداني، ناصر دانشيار دانشكده مهندسي برق و كامپيوتر
88. يوسفي كما، عقيل دانشيار دانشكده مهندسي مكانيك

واکنش ها به راهکارهای پیشنهادی موسوی برای خروج از بحران

فرهاد علوی

شبکه جنبش راه سبز(جرس): هفدهمین بیانیه میرحسین موسوی در اولین ساعات روز یازدهم دیماه منتشر شد تا طی آن رهبر جنبش سبز راهکارهايش را برای خروج از بحران پس از انتخابات رياست جمهوری ايران مطرح کند.این بیانیه با واکنشهای متفاوتی مواجه شد.
مسئولان در حال تکرار اشتباهاتشان هستند
موسوی در بیانیه خود ابتدا به خشونت نظامیان در روز عاشورای تهران اشاره کرد و نوشت: "خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.

مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است."

ابایی از شهادت ندارم
رهبر جنبش سبز در ادامه بیانیه تاکید کرد:" بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندان کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خش و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است.

سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که " بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم". بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست".

راهکارهایی برای خروج

موسوی در این بیانیه خود 5 راهکار را برای خروج وضعیت کشور از شرایط کنونی پیشنهاد کرده است. مسئولیت پذیری و پاسخگویی مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه، تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده و برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب ، پنج شرط میرحسین موسوی هستند. شروطی که به سرعت با مخالفت ها و موافقت هایی مواجه شد . عده ای آنرا تاکتیکی خردمندانه دانستند و عده ای آنرا عقب نشینی توصیف کرده بودند. همه مسئله هم این بود که چرا موسوی در مورد انتخابات و دولت برآمده از آن سخنی نگفته است؟

محسن رضایی :موسوی عقب نشینی کرده است

یکی از اولین واکنش ها مربوط به محسن رضایی، یکی از کاندیداهای انتخابات بحث برانگیز 22 خرداد بود که بر همین عدم اشاره موسوی بر دولت انگشت گذاشت و از آن عقب نشینی موسوی تعبیر کرد. او در پیامی خطاب به آیت الله خامنه ای، بیانبه امروز میر حسین موسوی را عقب نشینی از انکار دولت احمدی نژاد دانست و آن را سازنده خواند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نطام در این نامه ابراز عفیده کرد: "عقب نشینی آقای میر حسین موسوی از انکار دولت آقای احمدی نژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به اینکه مجلس و قوه قضاییه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود ولی می تواند سر آغاز یک حرکت وحدت بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد."

البته رضائی مشخص نکرده از کجای این بیانبه چنین نتیجه ای گرفته است؟

رضائی با تفسیر خلاف واقع خود کوشیده با نسبت دادن چنین متنی به موسوی مثلا حد وسطی بگیرد و از جانب موسوی امتیازی بدهد که نداده است!
موسوی حجت را بر همه تمام کرده است

اما مشاوران و نزدیکان موسوی برداشت متفاوتی از بیانیه هفدهم داشتند. ابولفضل فاتح رییس کمیته رسانه های ستاد میرحسین موسوی در این مورد گفت : "بیانیه موسوی یک حسن نیت بزرگ از سوی موسوی و یک امتحان خطیر برای مسوولان امر است."
به گزارش “کلمه” فاتح گفت:" بیانیه هفدهم مهندس میرحسین موسوی اعلام یک “حسن نیت بزرگ و خواسته های حد اقلی” برای خروج کشور از بحران و یک امتحان خطیر برای مسئولان امر است. موسوی به تاسی از امام خود ثابت کرد که دوران مردانی که با خدا معامله می کنند به پایان نرسیده است. تفاوت مردان بزرگ و پرمایه با مدعیان بی ریشه استیلا طلب همین جا روشن می شود. اینک موسوی حجت را بر همه تمام کرده است."

وی در پایان تاکید کرد:" اگر مسئولان فرصت را از دست دهند، دشواری های سهمگین آینده بر عهده آنان خواهد بود و مهر حسرت و تباهی از این فرصت سوزی تا ابد بر پیشانی شان حک خواهد شد. آیا در میان مدعیان مصالح کشور گوش شنوایی هست؟"
کدام بحران؟ توبه کن آقای موسوی!

پیشنهادهای موسوی گویا هنوز برای تندروها سنگین بود، چنانچه احمد خاتمي در گفتگو با ایسنا يادآور شد:" آقاي موسوي در بيانيه شماره 17 خود اشتباهات و خطاها و گفتار نادرست گذشته خود را تكرار كردند".

وي با بيان اين‌كه انتظار مي‌رفت با خروش ده‌ها ميليوني ملت در روز چهارشنبه كه علي‌التحقيق حضور مردم سراسر كشور در روز چهارشنبه از راهپيمايي 22 بهمن نيز اجتماع بيشتري داشت، آقاي موسوي و دوستانشان به خود آيند و از لجبازي و اصرار بر راه باطل خويش دست بردارند، اظهار كرد: "هنوز هم مي‌گويم اگرچه قدري دير شده است؛ اما هنوز هم راه براي توبه آقاي موسوي و دوستانشان باز است، در پيشگاه خدا توبه كنند و در پيشگاه رهبري و ملت توبه كنند و راه خود را از بيگانگان جدا كنند، آنگاه است كه مي‌توان اميدي به حل مسائل داشت."

خاتمی افزود:" آقاي موسوي مي‌گويد بايد اذعان به بحران كرد؛ اما سخن اين است كه كه كدام بحران؟ بحران در كشور؟، بنده معتقدم اين بحران نيست.به دليل حضور ده‌ها ميليوني ملت در راهپيمايي روز چهارشنبه، مي‌گويم شما بحران داريد و شما بن‌بست داريد و مي‌خواهيد چنين القا كنيد كه ملت بن‌بست دارند و شاهديم نهضت آزادي هم در سال 65 در زمان امام (ره) مي‌گفتند، كشور به بن‌بست رسيده است و امام پاسخ‌شان داد كه شما به بن‌بست رسيده‌ايد و كشور به بن‌بست نرسيده است. پس بنده هم مي‌گويم كشور بحران ندارد و شما‌ييد كه بحران‌آفريني مي‌كنيد. دست از بحران‌آفريني برداريد."

رجا نیوز از سایت های حامیان دولت آقای احمدی نژاد هم بیانیه میرحسین موسوی رادر مطلبی به نام "تشابهات بیانیه اوباما و موسوی" بررسی کرده است.

در نوشته این سایت آمده است:" وجوه اشتراک و شباهت های بسیاری در بیانیه باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا،از محل گذراندن تعطیلات پایان سال خود در هاوایی -که برای اغتشاشات و هتک حرمت های انجام گرفته در روز عاشورا داده بود و بیانیه میرحسین موسوی می توان پیدا کرد.

بیانیه مهم میرحسین موسوی درباره وقایع عاشورا و روزهای پس از آن (شماره 17)

بیانیه مهم میرحسین موسوی درباره وقایع عاشورا و روزهای پس از آن

نوروز:


میرحسین موسوی در بیانیه ای به مناسبت وقایع عاشورای حسینی و روزهای پس از آن ضمن انتقاد از برخوردهای خشونت آمیز نیروهای حکومتی با ملت عزادار ایران راه حل های پنجگانه خود را برای خروج وضعیت بحرانی فعلی ارائه کرد. این نامزد معترض به نتایج انتخابات ضمن خودجوش خواندن اعتراضات مردمی در تاسوعا و عاشورای حسینی در راه حل های پنجگانه خود بر اهمیت مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه در مقابل مردم، تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها ، آزادی مطبوعات و رسانه ها و به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی تاکید کرد.

به گزارش نوروز متن کامل بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم.

فیالیتنی کنت معکم فافوزا فوزا عظیما

همواره به اینجانب و دوستان گفته می شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد ، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.


برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.


مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.
گیرم که چند روز با دستگیریها ، خشونت ها ، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل می کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟ با چه پشتوانه ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه ها و امتیازخواهی های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟


اینان می اندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشه ای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خوانده اند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند می دانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقع گریز و پناه بردن به رویکردهای کم عمق و گول زننده است .


بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خش و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست ؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات ، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که می توانند بگویند با این گونه اشخاص چه می توان کرد؟


آنچه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط می شود استقبال از هر هجمه ای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که " بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم". بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.


بنده به صراحت می گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران ، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی می تواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد . تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید .


من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.
بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج می بریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما می گوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمی تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می شود و هم کشور را به فساد می کشاند . ما می گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است . جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می داند و از اینرو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می دانیم.
ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم می خواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید که بلکه بصورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامه ها و محدود کردن رسانه ها را مخالف دین مترقی و رهایی بخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین می دانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیت المال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام می دانیم و می گوئیم که سند چشم انداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بی ارزش تبدیل شده است. ما هشدار می دهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قوی تر می شوند . درحالیکه ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپرده های مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم .
ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند . و مضحک است که بما تهمت اهانت به قرآن ، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود . مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم .
اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است . راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست . اندیشیدن باین گونه راه حلها که عده ای توبه کنند و عده ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است .


بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند . بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمه هایی از اب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :

1- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است . به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد .
2- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد . این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند .


3- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها . بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت . و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند .


4- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است . ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه ، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم ؟
5- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل 27 قانون اساسی . اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید .
به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می توان اضافه کرد . به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد . ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود . مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد . و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود .

سخن معلم و سپاس معلم (اخبار سبز CNM )در بلاگفا رفع فيلتر شدند


" سخن معلم " در  بلاگفا : 

و



سپاس معلم جديد : اخبار سبز  

 هردو رفع فیلتر شدند

**********************

 آدرس هاي ديگرسخن معلم : 

 سخن معلم در پرشين بلاگ: http://smiedu.persianblog.ir

 سخن معلم در بلاگر:   http://smieduer.blogspot.com

بیانیه مهم مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

بیانیه مهم مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم :


مرجعیت مثل مناصب حکومتی نیست که شخص، گروه، نهاد و تشکلی برای خود حقی در نصب و عزل آن قائل باشد - 1388/10/ 14
جنبش راه سبز (جرس): مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: موقعیت مرجعیت مثل مناصب حکومتی نیست که شخص، گروه، نهاد و تشکلی برای خود حقی در نصب و عزل آن قائل باشد.


متن کامل این بیانیه که به دنبال اظهارات محمد یزدی، درباره مرجعیت آیت الله صانعی منتشر شده بدین شرح است:

بسمه تعالی

بیانیه اخیر دبیر محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در باب انکار مرجعیت حضرت آیت الله صانعی موجب تعجب و تاسف گردید.
بعنوان یک تشکل حوزوی که در عین اختلاف دیدگاه، نگران جایگاه آن جامعه محترم و حفظ حریم حوزه و روحانیت هستیم لازم دیدیم تذکری را به اطلاع عموم برسانیم:

جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه با پیشینه ای که از نام و نشان مؤسسان آن اعتبار می گیرد، از سرمایه های اجتماعی حوزه ما محسوب می شود که گویا حضور اعضاء جدید کم کم عملکرد و چهره جدیدی را برای آن رقم می زند. سوگمندانه شاهدیم که اظهارنظر درباره مرجعیت شخصیتی صورت می گیرد که پس از سالها تدریس خارج فقه و اصول ،افتاء و نشر رساله عملیه و اعزام بعثه به حج و تقسیم شهریه و با سابقه تصدی دو سمت از سوی امام راحل(قدس سره) که موقوف بر اجتهاد و عدالت است به عنوان مرجع تقلید از سوی عده ای از مؤمنین پذیرفته شده و حتی گواهی تأیید ایشان ملاک احراز اجتهاد برخی از مقامات جمهوری اسلامی بوده است. چنین موضعی در این روزها آیا دلایلی غیر از موضع گیریها و علایق سیاسی دارد؟

سنت سلف صالح و سیره مستمر حوزه های علمیه همواره روندی مردمی برای رجوع به مراجع عظام بوده است. عالمان و فقیهانی که با تدریس و تألیف و پرورش شاگردان در ساحت علمی حضور می یابند. کم کم در ارتباطات خویش با مردم شناخته شده و مؤمنان پس از فحص و تحقیق از متخصصین فن و مورد اعتماد، بعنوان وظیفه شرعی مرجع تقلید خود را شناساسی کرده و از وی تقلید می کنند.

سابقه نه چندان دور نشان داده است که معرفی هایی که از سوی نهادها و تشکل هایی با صبغه سیاسی صورت گرفته است، چندان مؤثر نبوده ونیز تجربه نشان داده که عده زیادی از مردم به مراجع تقلید خارج از فهرست های ارائه شده مراجعه نموده اند.

موقعیت مرجعیت مثل مناصب حکومتی نیست که شخص، گروه، نهاد و تشکلی برای خود حقی در نصب و عزل آن قائل باشد. در جایی که امام راحل(قدس) شناخت افراد واجد صلاحیت برای نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری را وظیفه شخصی معرفی می کند و می فرماید: معرفی گروه ها و احزاب مسقط مسئولیت افراد نیست . در مسئله مرجعیت بطریق اولی تکلیف فرد مقلد است که صلاحیت مرجع خود را احراز نماید.

مقتضی است حضرات آقایان به عواقب نگران کننده چنین اقداماتی عنایت فرمایند. چرا که نهاد مرجعیت از محکم ترین پایگاههای دینی و حوزوی و از سرمایه های ماندگار جهان تشیع است و حفظ حریم آن بیش از هر کس بر عهده ماست. عدول از سنت سلف صالح و روآوری به اراده ها و مسایل خارج از حوزه و دخالت جهت گیری های سیاسی در آن ، آینده ای نگران کننده را ترسیم می کند و ممکن است برای روحانیت و حوزه های علمیه عواقب غیر قابل جبران به بار آورد.

مجمع مدرسین و محقققین حوزه علمیه قم

14/10/ 1388

افزایش فشارها بر آیت‌الله دستغیب شیرازی در ایران

مسجد و بیت آیت الله علی محمد دستغیب شیرازی، یکی از مراجع تقلید منتقد ایران در شیراز مورد حمله لباس شخصی ها قرار گرفته و از سفر او به این شهر جلوگیری شده است.



احمدرضا دستغیب، عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه ۱۳ دی (۳ ژانویه) در گفت و گو با پارلمان نیوز (پایگاه خبری این فراکسیون) گفت که درهای مسجد قبای شیراز شنبه شب به دستور شورای تأمین استان فارس مهروموم شده است.
اعضای مونث خانواده آیت الله عبدالحسین دستغیب هم با انتشار نامه ای سرگشاده، به تندی از حمله های صورت گرفته به بیت آقای دستغیب انتقاد کرده اند.

آیت الله علی محمد دستغیب خواهرزاده آیت الله عبدالحسین دستغیب شیرازی، روحانی سرشناسی است که در آذرماه ۱۳۶۰ توسط مخالفان جمهوری اسلامی ترور شد و در ادبیات حکومتی ایران از او به عنوان "شهید محراب" یاد می شود.

مسجد قبای شیراز که در دوران انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران مرکز فعالیت های ضد حکومتی آیت الله عبدالحسین دستغیب بود، در سال های اخیر محل سخنرانی و برگزاری کلاس های درس آیت الله علی محمد دستغیب بوده است.

آقای دستغیب پس از درگذشت آیت الله منتظری، در ستایش از او سخن گفت و پس از وقایع روز عاشورا هم در پیام تسلیتی به میرحسین موسوی، کشته شدن خواهرزاده او و معترضان دیگر در حوادث این روز را "شهادت" خواند.

حملات هواداران حکومت و مأموران لباس شخصی به مسجد قبا که از روز عاشورا شدت گرفت، تا شنبه شب ادامه یافت و دامنه آن به بیت آقای دستغیب رسید.

در نامه سرگشاده اعضای مونث خانواده دستغیب در مورد حمله به این بیت آمده است: "ما که سالیان طولانی زندان و تبعید مردانمان را در حکومت ستم شاهی تحمل کردیم، این بار دختران خود را از ترس هجوم ناجوانمردانه سفاکان، به کنج خانه کشاندیم و از دیدن سر شکسته و خونین جوانانمان بر خود لرزیدیم".

مسجد قبا هم شنبه شب و پس از یکی دو بار دست به دست شدن میان مهاجمان و هواداران آیت الله دستغیب، سرانجام تخلیه و به دستور شورای تأمین استان مهروموم شد.

آیت الله دستغیب که ظاهرا در تهران به سر می برد، قصد بازگشت به شیراز را داشته که به گفته احمدرضا دستغیب (نماینده مجلس)، "به اجبار" از هواپیما پیاده شده است.

آیت الله علی محمد دستغیب که عضو مجلس خبرگان رهبری ایران است، در جریان حوادث پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران از نحوه برخورد حکومت با معترضان به تندی انتقاد کرده بود.
سخنرانی انتقادی او در اجلاس سالانه خبرگان رهبری، اعتراضات هواداران آیت الله خامنه ای را برانگیخت به طوری که برخی از آنها در صدد اخراج او از این مجلس بودند، اما آیت الله خامنه ای در دیداری که با اعضای خبرگان داشت، بدون نام بردن از آقای دستغیب به آنها گفت که به نظر او نباید با کسی که نظر مخالف داشته است، برخورد کنند.

(بی بی سی)
--------------------------------------------------------------------------------
(راه سبز) اختصاصی جرس / بازداشت پیروان و شاگردان آیت الله دستغیب در شیراز - 1388/10/14 - January 4, 2010


جنبش راه سبز (جرس): بیش از 25 تن از پیروان و شاگردان آیت ا... علی محمد دستغیب از روز گذشته بازداشت شده اند.


به گزارش خبرنگار جرس، در میان بازداشت شدگان نام رزمندگان و جانبازانی نظیر بدرالدین هاشمی و مرتضی عاری به چشم میخورد.


شنیده ها حاکی است بازداشت شدگان هم اکنون در زندان عادل آباد شیراز نگهداری میشوند.

شعری از سیمین بهبهانی

سیمین بانو، شعری سروده که باید خواند و اندیشید درباره اش، صدبار بخوانیدش و تامل کنید چه گفت.

درود بیکران به سیمین بهبهانی.


------------------------------------------------------------------------
قلم چرخید و فرمان را گرفتند


ورق برگشت و ایران را گرفتند

به تیتر «شاه رفت ِ» اطلاعات


توجه کرده، کیهان را گرفتند




چپ و مذهب گره خوردند و شیخان


شبانه جای شاهان را گرفتند

همه ازحجره‌ها بیرون خزیدند


به سرعت سقف و ایوان را گرفتند

گرفتند و گرفتن کارشان شد


هرآنچه خواستند آن را گرفتند

به هر انگیزه و با هر بهانه


مسلمان، نامسلمان را گرفتند

به جرم بدحجابی، بد لباسی


زنان را نیز، مردان را گرفتند

سراغ سفره ها، نفتی نیامد


ولیکن در عوض نان راگرفتند

یکی نان خواست بردندش به زندان


از آن بیچاره دندان را گرفتند

یکی آفتابه دزدی گشت افشاء


به دست آفتابه داشت آن را گرفتند

یکی خان بود از حیث چپاول


دوتا مستخدم خان را گرفتند

فلان ملا مخالف داشت بسیار


مخالف‌های ایشان را گرفتند

بده مژده به دزدان خزانه


که شاکی‌های آنان را گرفتند

چو شد در آستان قدس دزدی


گداهای خراسان را گرفتند

به جرم اختلاس شرکت نفت


برادرهای دربان را گرفتند

نمیخواهند چون خر را بگیرند


محبت کرده پالان را گرفتند

غذا را آشپز چون شور میکرد


سر سفره نمکدان را گرفتند

چو آمد سقف مهمانخانه پائین


به حکم شرع مهمان را گرفتند

به قم از روی توضیح‌المسائل


همه اغلاط قرآن را گرفتند

به جرم ارتداد از دین اسلام


دوباره شیخ صنعان را گرفتند

به این گله دوتا گرگ خودی زد


خدائی شد که چوپان را گرفتند

به ما درد و مرض دادند بسیار


دلیلش اینکه درمان راگرفتند

همه این‌ها جهنم، این خلایق


ز مردم دین و ایمان را گرفتند

شير خفته

خواهران اجاره ای یا کرایه ای کیستند ؟!




خیلی کنجکاو بودم بدانم این خواهران کرایه ای دارای چه شخصی هستند ؟ چگونه و توسط چه نهاد ها و سازمانهایی بکار گیری میشوند ؟ چقدر دستمزد میگیرند ؟ از چه قشر و طبقه اجتماعی و اقتصادی هستند ؟ . ... برای همین به سراغ برادر شوهر خواهرم که در پلیس اطلاعات و امنیت عمومی فاتب ( فرماندهی انتظامی تهران بزرگ ) شاغل است رفتم . بعد از گپ و گفتگویی کوتاه چند تا از عکسهای این خواهران کرایه ای را ( که در گوشی موبایلم بود ) به ایشان نشان دادم و پرسیدم جریان اینها چیست ؟ یک لبخندی زد و گفت میخواهی ازدواج کنی ؟ گفتم اولا نه در ثانی خدا نکند روزی بخواهم با همچین افرادی ( از نظر شخصیتی ) ازدواج کنم فقط میخواستم بدانم اینها با این سر و وضع چطور در این مراسم ها شرکت میکنند . و علیرغم تضاهای ظاهری که با حکومت دارند از حکومت طرفداری میکنند ؟ ایشان گفتند ما به اینها میگوییم خواهران پورسانتی یا مامور دو صفر ول !!! اکثر این زنان و دختران به جرمهایی مثل فرار از خانه . اعتیاد به مواد مخدر و روسپیگری و سرقت و.... دستگیر میشوند و بعد از تشکیل پروند و تحقیقات مقدماتی و سپس دادسرا و صدور حکم در دادگاه به زندان و بندهای مربوط به نسوان ( زنان ) فرستاده میشوند در زندان از بین این زنان افرادی را که دارای تحصیلات و ضریب هوش بالاتر هستند و یا پیش بینی میشود بعد از آزادی دوباره به کارهای خلاف روی می آورند شناسایی کرده و بهشان پیشنهاد همکاری میشود که بعد از آزادی از زندان برای آن نهاد مربوطه ( وزارت اطلاعات . اطلاعات سپاه و پلیس آگاهی و پلیس امنیت و ... ) کارکنند و اکثر این زنان هم قبول میکنند ( چون هم خانواده و شوهر درست و حسابی ندارند و هم کاری که حقوق مکفی داشته باشد در اختیارشان قرار نمیگیرد )


سپس برادر شوهر خواهرم ادامه داد : مثلا همین اداره ما ( پلیس اطلاعات و امنیت عمومی فاتب ) از این دختران و زنان بعنوان طعمه برای نفوذ به شرکتهای هرمی ( گلد کوئستی ) و خانه ها و باند های فساد و فحشا و شناسایی دختران فراری و معتاد در پارکها و خیابانها و ... استفاده میکند و چون خودشان قیافه آنچنانی دارند کسی بهشان شک نمیکند ولی چون شخصیت سالمی ندارند و بخاطر پول این کارها را میکنند باید دایما تحت کنترل باشند وگرنه زیر آبی میروند و میخواهند ما را دور بزنند .از ایشان سوال کردم خوب اینهایی که گفتی کارشان جاسوسی و خبر چینی هست چه ربطی دارد که توی مراسم تظاهرات حکومتی شرکت میکنند و عکس خمینی و خامنه ای را بالا میرند و در مصاحبه تلویزیونی حرفهای رژیم را میزنند ؟



ایشان گفت خوب اداره ما از این خواهران ( کرایه ای ) میخواهد که کار خبر چینی و اطلاعاتی انجام بدهند ولی نهادهایی مثل اطلاعات سپاه یا وزارت اطلاعات یا حتی حراست صدا و سیما بنا به اهدافشان میتوانند از این افراد درجهت انجام مقاصد سیاسی و عقیدتی استفاده کنند کافی هست قبل از مراسم یک برگه نوشته به آنها بدهند و از ایشان بخواهند آن را حفظ کرده و سپس جلوی دوربین صدا و سیما تکرار کند و اینگونه به بیننده القا کنند که زنانی با قیافه های آنچنانی هم طرفدار رژیم هستند .


جناب سروان در ادامه گفت همانطور که بسیج یا سپاه از اراذل و اوباش معروف و شناسنامه دار بعنوان لباس شخصی و چماغدار استفاده میکند از بین این زنان ویژه هم میتواند در جهت مقاصدش استفاده کند و یک موردش هم همان زنی بود که ادعا میکرد زن صیغه ای عطاالله مهاجرانی است و از وی در دادگاه خانواده شکایت کرده بود که بعدا معلوم شد یک پروژه طراحی شده از سوی دستگاه اطلاعات موازی بوده است و عقیم ماند .


در انتها ایشان به من پیشنهاد کرد از اینگونه زنان دوری کنم چون هم خودشان خطرناک هستند و هم معمولا چند لات و لوت بعنوان بادی گارد ( محافظ ) همیشه همراه اینها هستند که مصونیت قضایی هم دارند و از کشتن کسی هم باکی ندارند .

ايران آزاد

واکنش‌های مختلف به بیانیه جدید میرحسین موسوی



Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: محسن رضایی در نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای نوشت که بیانیه موسوی، «هر چند دیر هنگام بود ولی می‌تواند سرآغاز یک حرکت وحدت‌بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد». (عکس از آرشیو)

بیانیه‌ ‌۱۷ موسوی با عناوین "معتدل"، "هوشمندانه" یا "زیرکانه" تحلیل شده، ولی محسن رضایی آن را "عقب‌نشینی" خواند و از آیت‌الله خامنه‌ای خواست، در آن فرصتی برای برون‌رفت از بحران ببیند. برخی بیانیه را "اتمام حجت" می‌دانند.

به گزارش سایت "کلمه"، ابوالفضل فاتح، رییس کمیته رسانه‌های ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، در مورد بیانیه ۱۷ موسوی گفت، این بیانیه اعلام یک «حسن نیت بزرگ و خواسته‌های حد‌اقلی» برای خروج کشور از بحران و یک امتحان خطیر برای مسئولان امر است.
«موسوی حجت را بر همه تمام کرد»
به نظر فاتح، «تفاوت مردان بزرگ و پرمایه با مدعیان بی‌ریشه‌ی استیلاطلب همین جا روشن می‌شود. اینک موسوی حجت را بر همه تمام کرده است».
این همکار پیشین میرحسین موسوی در ستاد انتخاباتی افزود: «اگر مسئولان فرصت را از دست دهند، دشواری‌های سهمگین آینده بر عهده‌ی آنان خواهد بود و مهر حسرت و تباهی از این فرصت‌سوزی تا ابد بر پیشانی‌شان حک خواهد شد».

محسن رضایی: بیانیه موسوی عقب‌نشینی است
با انتشار بیانیه‌ی میرحسین موسوی، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت، نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نوشت. وی در این نامه، نخست اجتماعات و تظاهرات دولتی روز چهارشنبه در مخالفت با تظاهرات مردم معترض در روز عاشورا را ستود. در این اجتماعات دولتی برگزارکنندگان سه شخصیت اصلاح‌طلب میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی را مورد حملات شدید قرار دادند و آنها را عامل "بیگانه" معرفی کردند.

محسن رضایی در رابطه با این تظاهرات‌های دولتی نوشت: «بعد از انتخابات، این اولین بار بود که ملت ایران یکپارچه و یک صدا دیده می‌شدند. زنان و مردان و جوانان بسیاری را از نزدیک می‌دیدم که ضمن آنکه از حوادث روز عاشورای تهران متاثر بودند ولی اشک شوق هم در چشمانشان حلقه زده بود و از اینکه دوباره خود را در پرتو امام حسین و ولایت یافته‌اند شاد بودند».
رضایی که مدتی خود جزو کاندیداهای ناراضی انتخابات ریاست جمهوری بود و به نحوه‌ی شمارش آرا اعتراض داشت، در این نامه‌ که خطاب به ولی فقیه است، خود را «سرباز رهبری» خوانده و بیانیه‌ی میرحسین موسوی را یک «عقب‌نشینی» ارزیابی کرده است.
رضایی خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای نوشت: «عقب‌نشینی آقای میرحسین موسوی از انکار دولت آقای احمدی‌نژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به اینکه مجلس و قوه قضاییه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود ولی می‌تواند سرآغاز یک حرکت وحدت‌بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد».

تقاضای پیام از آیت‌الله خامنه‌ای برای حرکت در جهت «وحدت»
محسن رضایی به ولی فقیه توصیه می‌کند: «صدور پیامی از سوی حضرتعالی و یا رهنمودهایی در یك سخنرانی می‌تواند حركت جدیدی که برای وحدت، همدلی، برادری، گذشت و ایثار در جامعه شروع شده را تقویت و استمرار بخشد تا هم کسانی که در جناح‌های سیاسی اشتباهاتی داشته‌اند، از اشتباه خود برگردند و همكاری با یكدیگر را آغاز كنند و هم از شروع فعالیت افراط گرایان جلوگیری و دشمن كمین‌كرده را ناامید سازند».

باید اشاره کرد که میرحسین موسوی در بیانیه‌ی خود خواستار اعلام مسئولیت‌پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه شده است، به نوعی که از دولت "حمایت‌های غیرمعمول در مقابل کاستی‌ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است. به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد".
میرحسین موسوی در عین حال خواستار تدوین قانونی شفاف برای انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی رسانه‌ها و آزادی اجتماعات شده است.
احمد خاتمی: جنبش‌سبزی‌ها یزیدی هستند
سید احمد خاتمی، عضو تندرو و محافظه‌کار مجلس خبرگان رهبری، در واکنش به بیانیه میرحسین موسوی گفت که «آقای موسوی در بیانیه شماره ۱۷ خود اشتباهات و خطاها و گفتار نادرست گذشته خود را تكرار كردند».
احمد خاتمی که امام جمعه موقت تهران نیز هست و بارها از تریبون نماز جمعه خواستار اعدام "اغتشاش‌گران" جنبش اعتراضی شده، گفت که موسوی و کروبی برای تظاهرات عاشورا بسترسازی کرده‌اند. وی افزود: «بدین‌گونه نیازی نبوده مردم را به تظاهرات فرابخوانند».
این عضو تندروی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا، به دفاع از خود پرداخت، زیرا موسوی در این بیانیه به یک خطبه وی در نماز جمعه انتقاد کرده است. احمد خاتمی گفت که او در نماز جمعه دو "اردوگاه حسینی و یزیدی" را برشمرده است. اردوگاه حسینی یعنی "اردوگاه ولایتمداری" و اردوگاه یزید، "اردوگاه ولایت‌ستیزی" است.

احمد خاتمی گفت، کسانی که آرم جنبش سبز دارند و مخالف ولی فقیه هستند، در اردوگاه یزیدی قرار دارند.

نماینده مجلس: «موسوی پذیرفت که مسئول اغتشاشات است»

یک عضو افراطی فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی گفت: «بیانیه موسوی به معنای پذیرش مسوولیت حرمت‌شکنی‌های روز عاشورا است».

حمید رسایی که از طرفداران سرسخت احمدی‌نژاد است و برای نطق‌های آتشین‌اش علیه موسوی و کروبی شهرت دارد، به خبرگزاری دولتی ایرنا گفت: «موسوی با بیانیه اخیرش پذیرفته است عامل به وجود آمدن اغتشاشات پس از انتخابات بوده و همچنین کسانی که در روز عاشورا به دین و نظام اهانت کردند هواداران او بوده‌اند».

پارلمان نیوز: پیشنهادهای موسوی اصولی است

سایت "پارلمان نیوز"، متعلق به نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس، در پی انتشار بیانیه‌‌ی میرحسین موسوی نوشت: «رسانه‌هایی که خود را اصولگرا معرفی می‌کنند اما نقشی اصلی را در فتنه‌انگیزی و تحریک لباس‌شخصی‌ها بر عهده دارند»، در قبال مواضع میرحسین موسوی که امروز اعلام شد «تا این لحظه سکوت کرده‌اند».

پارلمان نیوز افزود: «علی‌رغم گذشت چند ساعت از انتشار بیانیه مهم مهندس موسوی که حاوی راهکارهایی برای خروج کشور از بحران و نیز اعلام مواضع اصولی اوست» این رسانه‌های اصولگرا همچنان خواهان اعلام مواضع موسوی در قبال حوادث عاشورا هستند.

از نظر نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس، «تعلل بیش از حد قوه قضائیه و دستگاه‌های مسئول در قبال این توپخانه‌های دروغ و تهمت، وضعیت بحرانی کشور را بحرانی‌تر می‌کند».

نمایندگان اصلاح‌طلب، ۱۸ مورد از مواضع میرحسین موسوی در این بیانیه را برجسته کرده‌اند که در آن راه برون‌رفت کشور از بحران نشان داده می‌شود.

واکنش هم‌زمان "کلمه" به شایعه‌ی خروج موسوی از تهران

به گزارش سایت "کلمه"، رسانه‌های دولتی و نیمه‌دولتی اصولگرایان در روزهای اخیر برای دامن زدن به فضای تنش بیشتر، شایعه‌هایی مبنی بر خروج میرحسین موسوی و مهدی کروبی از تهران بر خروجی سایت‌های خبری خود قرار داده‌اند. گفته می‌شود که خبرگزاری رسمی دولت "ایرنا" پیشتاز طراحی این شایعه‌ها بوده است.

حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، پیشتر در گفت‌وگو با دویچه وله این ادعای ایرنا را قویا تکذیب کرد.

سایت "کلمه"، سایت نزدیک به موسوی، نیز امروز نوشت: «میرحسین موسوی در منزل شخصی خود در یکی از کوچه‌های فرعی پاستور همانند گذشته زندگی می‌کند و در روزهای اخیر به هیچ وجه از تهران خارج نشده‌اند. جالب آنکه در روزها و هفته‌های گذشته هم همین بولتن‌های خبری از محله‌های نیاوران و پاسداران به عنوان محل زندگی میرحسین نام می‌بردند در حالی که قاعدتا با توجه به ارتباط بسیار نزدیک نیروهای امنیتی با این بنگاههای خبرپراکنی، آنها باید بدانند که منزل موسوی که اتفاقا منزل محقری هم هست، واقع در یکی از فرعی‌های خیابان پاستور و در نزدیکی‌های نهاد ریاست جمهوری و بیت رهبری است نه در نیاوران و فرمانیه و پاسداران…»
DK/BB
دویچه وله