واژه نامه فارسي و لاتين اصطلاحات روانشناسي 7
معادل فارسی | تعریف | واژه لاتین |
بازپروری | فرایند از نوسازگار ساختن فردی که ظرفیتهای خود را از لحاظ ذهنی یا بدنی از دست داده است. | re-education |
برون ریزی | بیان برونی یک هیجان یا تنش | discharge |
تراز ذهنی | در جریان کودکی همگام با رشد بدنی ، گسترش ذهنی واجد افزایش کلی ظرفیتهاست و این به منزله بالا رفتن تراز ذهنی است. | mental level |
تربیت | مجموعه وسائل یا روشهایی که به کمک آنها به هدایت تحول کودک میپردازند. | education |
حافظه | مجموع تجارب گذشته که میتوانند به خاطر آیند. | memory |
حافظه فوری | اصطلاح دو پهلویی که معرف ظرفیت تکرار بلافاصله پس از دیدن یا شنیدن ردیفهای اعداد ، هجاها یا کلمات یا بازپدیدآوری علامات ، نقشها است. | short term memory |
خود رهبری | روش آموزش پرورشی مشتمل بر واگذاری سازمان انضباطی مدرسه یا کلاس به شاگردان | self-government |
رشد یافتگی | حالتی که از به انجام رسیدن یک فرایند تحول یا یک رشد داخلی حاصل میشود. | maturity |
رشد | افزایش یا نمو تمامی ارگانیزم فردی یا قسمتهایی از آن. | growth |
رشد داخلی | فعالیت درونی که مراحل پی در پی تحول کودک را تائید میکند و تابع تعامل ارگانیزم و محیط درونی است. | maturation |
سن عقلی | تراز عقلی یک فرد آدمی که با محاسبه شکستها و موفقیتهای وی در تستهای متناسب با سن او بدست میآید. | mental age |
صراحت ذهنی | مرحله بازگشت به یک فکر بهنجار پس از یک دوره اغتشاش ذهنی یا هذیان. | lucidity |
فکر | حل مساله بر اساس فعالیت تصوری | thinking |
کودنی حرکتی | نارسائی رشد و کنشهای حرکتی ارادی که بوسیله مجموعهای از تستها ، مانند مقیاس اوزرتسکس آشکار میشود. | debilite motrice |
لفظ پردازی | حالت مرضی سخن گفتن است که با بیمعنایی و تکرار قالبی کلمات مشخص میشود. | verbigeration |
رشد شناختی | عبارتست از رشد خرد در طول زمان. یعنی بالیدگی فرایندهای فکری عالیتر از دوران طفولیت تا بزرگسالی. | congnitive development |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر