۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه

هیچ دیواری ما را مصون نگه نمی دارد

گذشته ها اینگونه بود، هر گاه خاقان بن خاقان نامی به رعیّت ستم می کرد، توی قلعه ای با برج و باروهای بلند و سفت و سخت قایم می شد و دریائی از گرسنگان و ظلم کشیدگان یقه چرکین پابرهنه نیز در بیرون از قلعه راهی به درون نداشتند، قلعه هائی محکم و تسخیر ناپذیر تا چند صباحی هم که شده نشستگان بر اریکه قدرت را مصون نگه دارد


سوال این است که آیا در عصر و زمان کنونی نیز چنین است ؟ ....نه ....بی تردید ، نه ...هر روز که می گذرد دیوار و مرزی برداشته می شود؛ البته که هر چه انسان ها را شقّه شقّه و گروه گروه می کنند و مرزهای مجازی و خیالی می آفرینند اما از دگر سو معجزه فن آوری های جدید همه را در هم می شکند و دنیا را نه مثل دهکده که مانند پستوئی کوچک ساخته است


وه ...که چه عجیب است، گویا همه توی خانه ای شیشه ای نشسته و همه چیز ما برای همه آشکار است، زیر و زبر و حرف و سکوت و اندک جنبیدن حاکمان ، همه را نه فقط می توان دید که به برکت موبایل و اینترنت و ماهواره، آدم هائی که توی جزائر قناری و کومور و سیاهان زنگی ساکن اعماق جنگل ها و بادیه نشینان صحرا و خلاصه هر کنج نشسته گم نامی هم می تواند همه چیز را ببیند و بشنود و مطلع شود

دنیائی این چنین کوچک را باید شناخت و از خوبی هایش بهره گرفت و برای ضعف هایش هم راه چاره پیدا کرد نه آنکه به جنگش برویم و داد و فریاد راه اندازیم ...ای وای ای هوار که چه شد و چه نشد .....

گذشت آن موقع که انسان هر کاری دلش می خواست می کرد و می گفت، چهاردیواری ، اختیاری !!....آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت .....خوب یا بد ..بخواهیم یا نخواهیم ..عصر کنونی طوری دیگر است، اگر نشناسیمش و از روی جهل سر ستیز با آن داشته باشیم ، باخته ایم
امروز هیچ دیواری ما را مصون نگه نمی دارد، البته دیوارهائی از جنس چوب و سنگ و آهن توان مقاومت در برابر امواج را ندارد، فقط می ماند یک چیز که رمز مصونیت است، سازگاری خود با خوبی های دنیای جدید و تمدن نو و چاره جوئی عقلانی در برابر ضعف ها و کاستی های آن ، همین و همین، تنها راه همین است

نگاه نو
هر جا باشی و هر وقت بخواهی به هر جا که دلت خواست، سرک بکشی و حرف بزنی و نگاهی کنی و نظری بدهی؛ دنیائی به این کوچکی که دیگر جائی برای برج و بارو ساختن نگذاشته است !!

هیچ نظری موجود نیست: